oOoOoOoOoOoO
! جانا
کجایِ جهانی بدونِ من ؟!
برگرد ؛ بی تو ، نبضِ جهانم نمی زند
با شانه ها و آینه ها ، قهر کرده ام
لکنت گرفته قلبِ زمانم ، نمی زند !!!
oOoOoOoOoOoO
"نرگس صرافیان طوفان"
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
زمانش که برسد ؛ خواسته هایت ، داشته هایت شده اند و آرزوها ، جزئی از روزمرگی هایت
زمانش که برسد ؛ رفتنی ها رفته اند و ماندنی ها ، عزیزترین دلخوشی هایت شده اند و تو یاد گرفته ای که با ساده ترین چیزها شاد باشی
زمانش که برسد ؛ تو سرد و گرمِ روزگار را چشیده و به این نتیجه رسیده ای که عاقلانه ترین کار همین است ؛ که با داشته هایت شاد باشی و امیدوارانه برای آرزوهایت تلاش کنی ، و به این ادراک خواهی رسید ؛ که دنیا کوتاه تر از آنی ست که آرامشت را برای غصه های بیهوده و رنج های بی نتیجه خراب کنی
می رسد زمانی که آینه ها فقط لبخندهای تو را ببینند ، زمین اشتیاقِ تو را به دوش بکشد و زمانه ، اتفاقات خوب را حوالی تو بیندازد
زمانی که غصه و اندوه های زودگذر ، پشت دیوار بی تفاوتی ات ، ته نشین خواهند شد
و تو با صدایی بلند و آرامشی عمیق ، زندگی خواهی کرد